معرفی کتاب: بازانجام

کتاب «بازانجام» (Rework) نوشتۀ جیسون فراید و دیوید هینمیرهانسن، اثری فوق‌العاده، جدید و کاربردی در زمینه کسب‌وکار است. این کتاب تمام آموزه‌هایی که تاکنون در دنیای تجارت شنیده‌اید را از ذهن‌تان پاک و کمک می­‌کند تا این بار با روشی سریع، ساده و مفید به موفقیت برسید. در این کتاب از گزافه­ گویی خبری نیست. نویسندگان «بازانجام» آن را برمبنای تجربیات خود در دنیای کسب ­وکار نوشته ­اند اگر می‌خواهید به موفقیت شغلی برسید و کسب‌وکار خود را به بهترین شکل ممکن اداره کنید، این کتاب به شما کمک می‌کند. جیسون فراید بنیانگذار و رئیس یک شرکت خصوصی مستقر در شیکاگو به نام 37 signals است. این شرکت در زمینه وب و برنامه‌نویسی فعالیت می‌کند. وبلاگ این شرکت روزانه بیش از 100000 نفر خواننده دارد. فراید سخنوری معروف در زمینه­ هایی همچون ناکارآمدی در محیط کار است اما در حوزه کارآفرینی، مدیریت، نرم­افزار، و طراحی نیز از شهرت بسیاری برخوردار است. او که در دانشگاه آریزونا در رشته اقتصاد تحصیل کرده است در همان زمان تحصیل متوجه شد تمایل دارد برای خودش کار کند و به طراحی وب علاقمند شد. از آنجا بود که با افراد موفق ملاقات کرد و  37 signals  متولد شد.

دیوید هینمیرهانسن، اهل هلند،  مدیر شرکت 37 signals، برنامه‌نویس و بنیانگذار شرکت      Basecamp  و از  نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز است. او همچنین خالق مجموعه نرم‌افزار Ruby on Rails  است که برای راه‌اندازی و تأمین انرژی بیش از یک میلیون برنامه وب مورد استفاده قرار گرفته است. او سخنران عمومی در حوزه فناوری  و کسب ­وکار  است.

فراید و هاینمر به کمک هم کتاب بازانجام را تألیف کردند، که خیلی زود به یکی از پرفروش­ های نیویورکر و سایت ریموت تبدیل شد. آنها در این کتاب به ظهور موج جدید دورکاری می‌­پردازند.

فراید و هاینمر می­‌کوشند دورکاری و کارآفرینی را به­ عنوان  هنجاری جدید معرفی کنند. آنها در «بازانجام» پیرامون شکست­­‌ها، اشتباهات، و خطاهای کاری رو صحبت می­‌کنند. سپس به چگونه شروع کردن کار، و موضوعاتی مثل بیانیه­‌های مأموریت، بهانه­ ها و مبحث پول می­‌پردازند. موضوعات مهمی مثل پیشرفت، بازدهی، رقبا، استخدام و ترفیعات را پوشش می­‌دهند. و در پایان، دربارۀ مفهوم فرهنگ و اینکه فرهنگ چگونه یک سازمان را شکل می‌­دهد صحبت می­‌کنند.

به گفتۀ نویسندگان  کتاب، امروزه دنیای کسب­ وکار تغیییر کرده است و دیگر شبیه بیست سال پیش نیست. امروزه این تفکر که هر کسی می­تواند کسب­ وکار خودش را داشته باشد تفکری کاملاً پذیرفته ­شده ست. اموری که زمانی دور از دسترس بودند، از ابزارها گرفته تا فناوری، اکنون در دسترس همگان قرار دارد. هزینۀ بسیاری از ابزارها پایین­تر از گذشته است، و به همین دلیل افراد بیشتری به آنها دسترسی دارند. اتوماسیون و فناوری موجب شده ­اند کاری که قبلاً توسط سه یا چهار نفر انجام می­شد امروزه با یک نفر، یا حتی فقط توسط یک ماشین هم انجام­ پذیر باشد!

«باز انجام» با ارائه راهکارهای ساده و الهام­بخش به شما می‌­آموزد «اگر قصد دارید کاری انجام دهید، باید همین الان دست به کار شوید. نمی توانید کار را روی قفسه رها کنید و منتظر بمانید دو ماه بگذرد یا زمان مناسب فرا برسد. نمی­توانید بگویید بعداً شروع می­کنم. بعداً دیگر انگیزه­ای برای انجام دادنش ندارید. الهام نیرویی جادویی است، تقویت­کنندۀ بازدهی، ویک نیروی انگیزانندۀ قوی. اما منتظر شما نمی­‌ماند. الهام یعنی اکنون. اگر به سراغتان آمد، محکم به آن بچسبید و دست به کار شوید.»

«باز انجام» به شما می­‌گوید اشتباهات رخ می­‌دهند، اما لازمۀ موفقیت نیستند. لازم نیست برای موفق شدن حتما شکست را تجربه کنید.

«بازانجام» به شما می­ آموزد خودتان را به نه گفتن عادت دهید؛ حتی نه گفتن به بهترین ایده‌هایتان. از قدرت نه گفتن برای مشخص کردن اولویت بندی‌هایتان استفاده کنید. به ندرت از نه گفتن پشیمان می‌شوید اما در بیشتر موارد، دیر یا زود از بله گفتن پشیمان خواهید شد. مردم از نه گفتن می‌پرهیزند چون مخالفت با دیگران، احساس راحتی را از آن‌ها می‌گیرد. اما بله گفتن بدتر از نه گفتن است و سبب می‌شود مسائل را کش دهید.

در بخشی از این کتاب می­خوانیم: «بسیاری از مردم با «کارافرین» بودن مشکل دارند. آنها به قدری گرفتار انتظارات کلیشه ­ای هستند که اصلاً سراغ شروع کار نمی روند. شما باید واژه کارافرینی را با واژه شروع کننده جایگزین کنید. هرکسی بی­ تردید می­تواند یک شروع کننده باشد، هیچ پیش‌­نیازی برای شروع یک کسب وکار وجود ندارد جز کمی اشتیاق، ایده و کمی اعتمادبه­ نفس. توصیه نویسندگان این کتاب این است که تمرکز روی برآورده شدن انتظارات را کنار بگذارید و فقط دست به کار بشوید.»

همه ما تفاوت ایجاد کردن و تأثیر گذاشتن روی زندگی دیگران را دوست داریم. اکثراً بر این باور هستند که اگر بتوانیم به چنین چیزی دست پیدا کنیم، می‌­توانیم بگوییم کار بزرگی انجام داده ­ایم. اما یادتان باشد تفاوت ایجاد کردن سطوح مختلفی دارد. مسئله فقط شفا یافتن از سرطان نیست. کوشش برای برآورده کردن نیازهای افراد نیازمند تفاوت ایجاد کردن است، حال مقیاسش چقدر باشد، مهم نیست. اگر محصولی خلق کردید که فقط یک جنبه از زندگی افراد را تغییر می دهد، پس می­توانید بگویید تفاوت ایجاد کرده‌­اید.

اگر آمادۀ تغییر هستید و فقط به دنبال راهنمایی دقیق، کوتاه و منحصربه ­فرد می‌گردید، پیشنهاد می‌­دهیم خواندن این کتاب را از دست ندهید.